گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود…
ادامه مطلب ...
زندگی گاه به سان ذره ذره مردن است
چونانکه آرزو میکنی که همین دم آخرین نفس باشد
و گاه به سان فارغ شدن زن آبستنی است که دردهایش تمام شده
و نوزادش، نتیجه نه ماه سختی، درد و رنجش، شده تمام امید و انگیزه اش
و من آن نوزاد را امروز در آغوش به خودم میفشارم
نوازدم زنده باد
غزل
من از صمیم قلبم ممنونم از همدلی هاتون تو پست قبل. با همه وجودم به شنیدن حرفاتون نیاز داشتم. انگشتای تک تکتون رو میبوسم برای تک تک کلمه هایی که تایپ کردید
اشکهام تمام نمی شن
کم آوردم
درد میکشم
از اعماق درون
دیگه نمیتونم اینطوری ادامه بدم
دیگه نمی خوام...
ادامه مطلب ...