هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

دیوانه ای در قفس زندگی

دوباره همان سندروم معروف و رفتارهایی غیرنرمال!!!!

و طفلک ماه اک ام :(((

قرص آهن ام تمام شده و سرم دردناک است

از ساعت 9:20 تلاش کردم برای خواباندن ماه اکی که ظهر هم پلک بر هم نزده بود و به بی اعصابی دیروز دامن زده بود. رسما اعصاب هیچ چیز را نداشتم. فقط میخواستم بخوابد تا جمع و جور کنم و بخوابم

بعد از یک ساعت و نیم تلاش بالاخره خوابید اما من را هم خواباند و همه کارها ماند؛ میز غذای جمع نشده. غذای روی میز؛  ریخت و پاش های آشپزی سرعتی و هر آنچه یک روزه خانه مرتب را بهم میریزد

زمان آمدن همسر روی تخت بیدار شدم اما توان هیچ حرکتی نداشتم

حالا اما یک ساعت و نیم است که بیدارم. بخشی از حافظه گوشی را خالی کرده ام  بلکه آپدیت شود و اینقدر موقع اتصال به شارژر پیغام "this accessory may not be supported" ندهد و من را از شارژ نشدن نترساند اما په آپدیتی؟!!!!! زده یک روز طول می کشد. مگر داریم؟ مگر می شود؟؟!

ظرفهای تمیز را از ماشین به کابینت ها انتقال داده ام. اگر تنم یاری کند ظرف های کثیف را داخل ماشین جا بدهم، مسواک بزنم و شاید کمی اسباب بازیهای ماه اک را هم جمع کنم و بخوابم

فردا روز تازه ای است قطعا حالم بهتر خواهد بود



چله طور:

دیشب وقتی مدارک پزشکی را جمع کردم و فقط فاکتور کم قیمت داروخانه را پیدا نکردم و همسر گفت اینها همه از بی نظمی است چنان برافروخته شدم که گفتم: "یک بار دیگر به من انگ بی نظمی بزنی؛ بی نظمی واقعی را خواهی دید"

حرفم را زده بودم اما ذهنم میل شدیدی به مرور و نشخوار حرفی که شنیده بودم و سرزنش درونی همسر داشت. هنوز شروع نکرده بود که گفتم" در عوض وقتی از راه می رسد با همه خستگی هایش لبخند میزند و با روی باز پا به خانه می گذارد" با اینکه کل دیروز عصبی بودم اما گفتن همین جمله به خودم هم ذهنم دست از سرزنش همسر برداشت هم حال خودم بهتر شد.


+ به نظرشما چله را چطور برگزار کنیم. من اعلام کردم اما حالا در نحوه برگزاری اش مانده ام چه کنم؟!

نظرات 2 + ارسال نظر
نسترن چهارشنبه 1 آبان 1398 ساعت 14:23 http://second-house.blogfa.com/

حتما به کمپلکس بخور
دکتر زنان به من گفت "میدونستی یکی از راههای کاهش سندروم های پیش از قاعدگی ب کمپلکس با دز بالاس؟" گفت نه ولی خیلی میخوردم دکتر بالفطره ام

خوردم
عالی نه ولی بهترم
ای دکتر ای متخصص ای پزشک
خیلی یعنی تا چقدرش ضرر نداره؟

نسترن سه‌شنبه 30 مهر 1398 ساعت 10:57 http://second-house.blogfa.com/

منم هیچی به ذهنم نمیرسه غزل برای برگزاری چله...
وای ازین سندروم لعنتی...
آخه فقط قبلش نیست...یوقتایی حتی بعدترش هم هست

باید به تحقیقی بکنم
دوتا ب کمپلکس خوردم چنان شاد شدم روز بعدش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد