هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

کافه ای به نام چرا

گفتم: "او به من حالی کرد که وقتی کسی هدف وجودش را بشناسد؛ می تواند به دنبالش برود و برای این منظور نیازی به کسب اجازه از دیگران ندارد"

مایک گفت: "درست است. و نکته مهم این است که هیچ کس نمیتواند فردی را از رسیدن به هدف زندگی اش باز دارد یا او را بهخدف برساند. خودِ ما هستیم که سرنوشتمان را می سازیم."


دومین کتاب سال جدید هم تمام شد. حقیقتا یکی از قشنگ ترین و تامل برانگیزترین کتابهایی بود که تا حالا خوندم.



غ ز ل واره:

+ در راستای یکی از اهدافم که خوندن حداقل ده جلد کتاب خوب تو سال جدید بود؛ اولین خوب رو خوندم. با خوندن همون چند صفحه اول نتونستم بزارمش زمین. با بچه داری، خوندنش رو توی بیست و چهار ساعت تمام کردم.

این که نیستم هم به خاطر بیمار بودن ماه اک هستش هم به خاطر خوندن کتاب و تاملاتی هست که استرلکی من را به آنها وا داشته. 

 راستی چرا اینجا هستم؟! 

از مرگ؟! می ترسم

راضی؟! تقریبا هستم


+ سه روز تمام هست که تب ماه اک فقط با استامینوفن قطع میشه. دکتر گفت ویروسیه و داروی دیگه ای نداد. کم کم دارم نگران میشم. اینقدر که حس می کنم خودمم تب کردم


ببخشید فونتها بهم ریخته. با گوشیم تنظیم نمیشه