هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

این بار نه درد داشتم نه کج خلق شده بودم اما دو روزه به طرز بدی حس های بد دارم. از طرفی قاضی درونم دوباره فعال شده و به نوع عملکردم توی انجام کارهام داره به شدیدترین شکل ممکن گیر میده

اما در این لحظه  از اون سخت اینه که

چی بپزم؟ :)))

الان هم یک چسب میزنم به دهن قاضی درون و یا علی گویان سعی میکنم بُعد عملگرای خودمو بکشم بالا و پای اهمال کار رو غل و زنجیر کنم. حس های بد هم چون خیلی نمی تونم کاری برای نبودنشون انجام بدم؛ پس مدیتیشن می کنم و بعد دایورت شون میکنم


+چقدر شبیه استوریای اینستا شد :))) ولی من وبلاگ رو بیشتر از اینستا دوست دارم


+ این ماه تو کتاب "میخائیل و مارگاریتا" گیر کردم. دوستش نداشتم لاقل تا اینجا که گوش دادم اما انگار مجبورم تمامش کنم. :(

نظرات 1 + ارسال نظر
آبگینه جمعه 17 بهمن 1399 ساعت 12:30 http://Abginehman.blogfa.com

چی بپزم مشکل همه ما خانم هاست
خودت بهتری غزل جان؟ ماهک جان خوبه؟

فردا ماکارونی میپزم با پنیر پستو
خودم خوبم عزیزم. ماهک هم خوبه بچه ام گرسنه خوابش برد و ناراحتم خیلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد