هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

پاییز لعنتی

+ هر چقدر فکر می کنم و گذشته رو زیر و رو می کنم که بفهمم چه چیزی در گذشته باعث میشه هوا که پاییزی میشه؛ از اواخر شهریور؛ درست از وقت غروب حال من یک حال ناخوبی بشه که دلم بخواد ازش فرار کنم تا زمانی که بخوابم

پاییز برای من نمادِ یک شب عجیب توی باغ غدیرِ خلوت و سوت و کوریِ که پرنده توش پر نمیزنه. فقط منم و ندا و یکی دو تا از دوستامون و این خاطره برای حدود سال ٧٣ یا ٧٤ هستش.

عجبِ چون نمیدونم این حس ها چی هستند و از کجا میان. فقط دلم میخواد نباشن

و درست همین شبا که که دلم میخواد زودتر  بخوابم که صبح بشه؛ خواب ماه اک از شیر نخوردن بهم ریخته و امشب ساعت ٧:٣٠ خوابیده تا ١٠:٣٠ و اینکه کی بخوابه تا  من از دست این حسها فرار کنم معلوم نیست

چقدر امیدوار بودم که تولد ماه اک تو ماعی که علیرغم پاییزی بودن خیلی دوستش دارم حال و هوای پاییزهای منو تا همیشه خوب کنه

اما نمیدونم این لعنتی از کجا اومده و چطور اینقدر محکم با هر پاییزی چمبره میزنه روی من؟



میشه از حال قشنگ پاییزتون بگید؟ اون دلیلی که حال پاییزتونو زیبا میکنه!

نظرات 12 + ارسال نظر
بهار پنج‌شنبه 11 مهر 1398 ساعت 21:10 http://Searchofsmile.blog.ir

یکشنبه تولد ماهکه عزیزززززم تولدش مبارک

آفرین به این حافظه بهارجان
ممنونم از تبریکت عزیدم

خواننده ی خاموش سه‌شنبه 9 مهر 1398 ساعت 09:03

اون آفتاب ملایمش برگای زردی که زیر نور خورشید می درخشن
باد خنکش
و بارون اگر بباره

آفتابش که منو میکشه از خوبی
مشکل من فقط غروباشه
قدیما میرفتم رو تخت داداشی که کنار درهای ایوون بود و تو آفتابش گرم میشدم
ممنونم که برام نوشتید

شیرین دوشنبه 8 مهر 1398 ساعت 18:14 http://khateraha95.blogfa.com/

سلام منم سالها همین مدلی بودم
البته من کلا با تغییر فصلها یکم حال به حالی میشم ولی پاییز خیلی حالمو میگرفت
کم کم سعی کردم نسبت بهش منفعل باشم
الانم بیخیالشم
الببته خدا بهترین هدیه های زندگیمو تو این فصل بهم داده ولی اینها باعث نشده بازم پاییزو دوست داشته باشم برای همین سعی کردم با تزریق انرژی خوب به خودم جس بدمو کمتررر کنم

شیرین وقتی پیامتو خوندم که خودمم همین روش رو پیش گرفتم
منم شباش ناخوش میشم که الان سر خودمو گرم میکنم ناخوشی نداره ذیگه
عزیزم
منم همینطور
آفرین بانوی پر انرژی

هدیٰ یکشنبه 7 مهر 1398 ساعت 21:51 http://Www.pavements.blogfa.com

من یک دنیا ممنونِ محبتاتم غزل

از پاییز پرسیدی .. اول بگم که تولد ماه کوچولوت پیشاپیش مبارک
مهر .. توی این ۳ سال هر سالش برام فرق داشته. قبلش نمی دونم این موقع از سال برام چه شکلی و چه رنگی بود. شاید مثلِ همه! ولی از مهر ۳ سال پیش که رسماً عرفان اومد توو زندگیم همه چی یه رنگ دیگه گرفت. سال بعدش اون روز عرفان ایران نبود و کنار هم نبودیم. پارسالو خودت می دونی، شهریور و مهرش سخت ترین روزای زندگیم بودن غزل. من تازه برگشته بودم، شبِ دوازدهم از ماهشهر اومد و هدیه‌مو بهم داد .. حالم بدتر از اونی بود که بخوام مرورش کنم یا به خوبی ازش یاد کنم ولی الآن که بهش نگاه می کنم با همهٔ حال بدم، که با یه دیوونه فرقی نداشتم، حس و نگاه اون شبشو دوس دارم.
امسال هم باز خودت می دونی .. انقدر ذهنم درگیر و بهم ریخته‌س که حتیٰ متوجه نشدم کِی مهر شده! مهر دوستداشتنیم ..
اونی که این روزا همش برای سلامتیش دعا می کنم متولد همین ماهه .. اون باعث آشناییِ بیشتر من و عرفان شد .. شب تولدش توو خونه‌ش ..
دلم گرفته .. این روزا که نزدیک ۱۲ مهر میشه بیشتر ..
ببخش کلی، نمی خوام ناراحتت کنم خوش قلب

این ماه یکی از قشنگ ترین ماهاست .. چون با همهٔ اینایی که گفتم حال و هوای شبای مهر توو تهران حس فوق العاده ای برام داره که الآن کلی دلتنگشم ..
می خوام یه معجزه بشه و حس خوبم به این ماه دوستداشتنیم برگرده .. فقط همین!

عزیز دلی هدیٰ جونم
مرسی مهربونم

چقدر قشنگه که همه چیز با اومدن عشق فصلها و زندگی رنگ و عطر تازه ای میگیره

بودن روزای سخت و تلخ قاطی شیرینی های زندگیمون جدایی ناپذیره ولی در عوض وقتای شادی و حسای قشنگ آدم بیشتر از قبل از اون لحظه ها لذت می بره و سپاس گزاره
میدونم سخت بود اما تو موفق و پیروز از اون مرحله بیرون اومدی و واقعیت اینه که ما اسلا نیازی نیست اون تلخیها رو مرور کنیم چون قراره همین چند دهه سریع تمام شونده رو درست و قشنگ زندگی کنیم و مرور گذشته های تلخ حال و آینده مونو هم تلخ می کنه
کاش بتوتیم(اول از همه خودم) از گذشته خاطرات خوش و پیروزیهای غرور آفرینمون تو مراخل کوچک و بزرگ زدنگی رو مرور کنیم و تو کوله بار خاطره هامون بریزیم و تلخیها رو فقط تجربیات و درسهاش رو نگه داریم و بقیه لش رو بریزیم تو زباله ها توی یک جایی که برای همیشه از بین برم

منم از این نجربه ها دارم که وقتی حالم خوب شد از یک خاطره که ترکیبی از تلخی و شیرینی هست فقط شیرینی اش تو ذهنم زنده میشه.
ببینم ١٢ ام تولد محمد راستینه تو هدیه چی گرفتی از عرفان (منظورم مناسبتشه)
العی امسال هم تولدش رو اگرچه دوری از بچه ها اما همتون تو دلهاتون از خوشحالی حال خوب محمد راستین جشن بگیرید
تو هم به مناسبت تولدش باز از عرفان هدیه بگیری
عزیزم حس ات رو میفهمم من برای محمد راستین و یه دختر دیگه این روزا زیاد دعا میکنم
کاش خدا دعاهامون بپذیره و به هر دوشون کمک کنه

من همیشه عاشق ماه مهر بودم. خیلی خوشحال بودم که ماه اک مهر به دنیا میاد
ولی بدیش اینه که ذهن من حسهای تلخ یک فصل و آب و هوا رو خیلی قدرتمندانه جایگزین احساس خوش می کنه و نمیدونم چطور تولد ماه هم نتونسته حذفشون کنه
ولی درست میشه

مرضیه یکشنبه 7 مهر 1398 ساعت 08:59 http://because-ramshm.blogfa.com

سلام سلام بر غزل بانو
خب هر چی بگید لعنتی لعنتی ترم میشه، یادتون که نرفته کلمات بار مثبت و منفی دارند خانوم

سلام سلام دختر فعال و پرانرژی
دقیقا همینطوره مرضیه جان

لاندا شنبه 6 مهر 1398 ساعت 15:17

من یه پست گذاشتم واسه پاییز، به اسم سلام پاییز جان. حال داشتی آخراشو بخون
ولی در کل من پاییز رو به خاطر نظمی که به زندگیم میده دوس دارم. با اینکه هیچ فرقی نداره کارم با تابستون، ولی بخاطر بقیه، حتی همسایه اینا، ساعت خواب تنظیم میشه. فعالیت هام نظم میگیرن. نمیدونم واسه این چیزاشم که شده دوسش دارم. میوه های پاییزی هم بی دلیل نیست. سوپ های شبانه. تزیینات پاییزی قشنگ با ساده ترین چیزا مثل برگ خشک یا میوه کاج یا کدو تنبل. خلاصه فصل خوشگلیه

حتما میخونم باندای عزیز
جالبه که احساس نظم داری
میوه که من همه میوه ای دوست دارم
تزیین مزیین هم که بلد نیستم
ولی سوپ رو عاشقم

نسترن شنبه 6 مهر 1398 ساعت 12:32 http://second-house.blogfa.com/

من از اول همه عااشق پاییز بودم و هستم...
قشنگترین پاییز عمرمم سال 94 بود

چه خوب که عاشقشی
و چه خوب که پاییزت قشنگترین ها بوده

فرزانه شنبه 6 مهر 1398 ساعت 10:01 http://khaterateroozane4579.blogfa.com/

راستش غروبای پاییز واسه منم دلگیره ولی یه دلگیریه دوست داشتنی ! میدونی منو میبره توی خاطرات گذشته و در عین حال که غم انگیزه یه شیرینیه خاصی هم داره

برای من تا یادمه دلگیر بوده و یه غم تنهایی داشته و همین غمش حالمو بد میکنه
چه خوب که شیرینه

شارمین جمعه 5 مهر 1398 ساعت 09:05 http://behappy.blog.ir

سلام رفیقم.

من فکر کنم اصلی ترین دلیلم برای دوست داشتن پاییز، حس مثبتیه که از بچگی به خاطر بازگشایی مدارس داشتم! (بچه مثبتم خودتی!)

دیگه این که خیلی گرمایی ام و از حشرات خیلی بدم میاد و پاییز فصل سرما و تموم شدن حشراته.

دلیل سوم طبیعت شاعرانه و رنگارنگ پاییزه که من خرابشم! (یکی از همکارهام میگفت تو پاییز کلا چشمهای تو پر از عشق و لذت میشه!)

دلیل چهارمم بارونه که دیوونشم و امکان نداره بارون بیاد و من بدون چتر زیرش قدم نزنم. بارون خیلی حالم رو خوب می کنه (همین الان دلم بارون خواست! قربون چشای بادومیت برم)

سلام رفیقِ جان
جالبه منم خوشحال بود از باز شدن مدرسه ها اما نمیدونم غروبهاش چرا اینقدر حس بی کسی داره

بس واجب شد یه روزی توی یک پاییز قشنگ ببینمت

آخ بارون
منم دوست دارم اما از خیس شدن اصلا خوشم نمیاد

هدهد جمعه 5 مهر 1398 ساعت 05:07

سلام
من پاییزو بهارو دوست دارم چون عوض شدن فصل رو حس میکنی قشنگ..
و پاییزو دوست دارم به خاطر غروبای کوتاه و شبهای بلندش..
وای نمیدونی چه حس دلشوره و کلافگیی دارم عصرای کشششش دار تابستون.. از ساعت 6ونیم7 تا 8ونیم شب که بالاخره غروب بشه.. خییییلی کششش داره و حال منو بد میکنه.. بعد که شب میشه من خوب میشم.
حالا به جاش پاییز بعد از اینهمه غروبای کششش دار تو نیم ساعت عصر تبدیل به غروب و شب میشه انگار.. از اینش خوشم میاد.. و شبهای بلندش. و باروناش اگر بیاد.
البته!! اینم هست که به نظرم کلا هیچ فرقی نداره که چه فصلی و چه روزیه.. همه چیز به حال دل آدم بستگی داره.. اونقدری که حال درونمون توی خوب و بد به نظر اومدن روزا و فصلها تاثیر دارن.. روزا و فصلا توی حالمون تاثیر ندارن به نظرم.

سلام هدهد عزیز
دقیقا همون غروبا حس منو بهم میریزه
عزیزم من اما غروبای تابستونو عاشقم

من حس حال گذشته هام که نمیدونم چی ان تاثیر تو حال غروبای پاییزم دارن
دقیقا همینطوره

محدثه جمعه 5 مهر 1398 ساعت 00:53

من عاشق بارونم، و گرمی سرامیک زیر پام وقتی از جاهایی که لوله رد میشه متساعد میشه، یکم دلگیره ولی کاش همش به دورهمی و مهمونی بگذره.. این فصل جون میده واسه شیرینی و کیک پختن و خزیدن تو خلوت های شبانه

وای اون گرمیه سرامیک خیلی خوبه
خوب برای من امکان دور همی نیست
آی غ ز ل همت کن و پاشو کیک بپز خوب

ترنج جمعه 5 مهر 1398 ساعت 00:52

حال پاییزی منو هوای خنک و شبای طولانیش قشنگ میکنه.

چه خوب
منم کلا عاشق نور و روزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد