هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

از خستگی و بدن درد خودم رو روی تخت رها می کنم و خوشحالم که ماه به جای درخواست های اضافه می افته روم که شیر بخوره. اصلا توان تکون خوردن ندارم. باید برم دوش بگیرم اما حس حمام کردن ماه رو ندارم. ورزش جز تنها کارهایی هستش که من یا انجامش نمی دهم یا همه تلاشم رو می کنم که توش بهترین عملکرد رو داشته باشم. جز معدود کارهاییه که وقتی انجامش میدم فقط به انجام اون فکر می کنم. اینقدر که وقتی حرکت سنگینی که با استپ می زدیم؛ من فقط تند تند انجام میدادم و می شمردم . نگو که بقیه دست و پا شکسته و لِک لِک کنان دارن انجام میدن و حالا که من دارم شصت تا رو تمام می کنم، می گن یکی اینو از برق بکشه. تنها پس زمینه ذهنم ماه اکِ که گذاشتم تو اتاق کودک و نمیدونم چقدر بهش خوش میگذره و همسر که صبح ها وقتی میره من خوابم و دلم پیش اش مونده.

پیشرفت خوبی داشتم. هم از لحاظ بدنی که دو هفته پیش یک دراز و نشست ساده رو نمی تونستم کامل برم. هم از این بابت کم اوایل بعد از کلاس حتما دستام رو می شستم یا گاهی با پد تمیز میکردم و الان دیگه به ندرت به این فکر می کنم که وسایل باشگاه تمیز نیست و دستشون به هرجایی خورده زدن به اینا. 

ماه اک مثلا شیر میخوره ولی انگار داره کشتی میگیره دست و پاش تو هواست و هر بار پاشو جمع می کنه و با زانو نیاد تو شکمم. هر چقدر میگم دست نزن اذیت میشم. فشارم نده بی فایدس

چند هفته ای اتاق کودک تعطیل بود. امروز گفتن هست اما رفتم دیدم فقط یک خانم مراقب هست نه سرسره ای نه تابی که انرژی بچه تخلیه بشه. اتاقش هم که یک تهویه درست نداره جز یک پنکه. خیلی گرمه. اگر ماه کمی بزرگتر بود؛ از صدای بلند موزیک نمی ترسید؛ و کنارم میموند لاقل تابستونی تو این اتاق گرم نمیذاشتمش. حالا اگر تا چند جلسه تاب و سرسره نیارن؛ اعتصاب می کنم نمی برمش. چون درسته راهش نزدیکه اما از اول به  خاطر اتاق کودک اینجا ثبت نام کردم.  چقدر هر جا قدم میگذاری ضعف های بزرگ مدیریتی مشهوده

نظرات 4 + ارسال نظر
قلب من بدون نقاب سه‌شنبه 18 تیر 1398 ساعت 15:43

چقدر خوبه که تایم ورزش به هیچی فکر نمیکنی غزل
واقعا برای ذهن لازمه ی زمانی هر چند کوتاه خاموش باشه
چقدر دلم میخواد این خاموشی رو

آره عالیه وقتی فقط تمرکزم روی درست و قدرتی عمل کردن حرکاته
قبلا که یوگا کار میکردم الان موقع ورزش خوب میتونم ذهنمو کنترل کنم

مرضیه سه‌شنبه 18 تیر 1398 ساعت 15:11 http://because-ramshm.blogfa.com

به به ورزش عااااالیه
بابا اونروز بعد سالها اعتراف کرد که مرضیه روزهایی که میری ورزش من خیلی برات خوشحالم چون حسابی بشاش میشی...
البته من صبح برم باشگاه سیستمم بهم میریزه فقططط عصر

عزیزم چه خوب
والا منم اوایل که هنوز حرکتای زومبا رو درست بلد نبودم اذیت نمی شدم اما الان بدن دردی میگیرم که بعد از دوش و ناهار ٢، ٣ ساعتی میخوابم
ولی به خاطر ساعت خواب ماه صبح برامون بهتره

نسترن سه‌شنبه 18 تیر 1398 ساعت 13:44

خیلییی زیاده این ضعفهای مدیریتی

امان از این ضعف ها که آزاردهنده است

پارمیس سه‌شنبه 18 تیر 1398 ساعت 13:18

https://elcafeprivada.blogspot.com/2019/07/truman-show.html?m=1

این نوشته را بخوان و نترس

ممنونم از لطف و مهربونیت پارمیس عزیز. خوندم و قبول دارم
منم خیلی جاها به یه شکل دیگه تجربه اش کردم و تجربه اش می کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد