هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

بهتر شده بودم

کمی سرپا بودم

حمله ها کوتاه و کم شده

فردا خانوادم قراره برن

و من امروز دوباره اصلا سرپا نیستم

نمیدونم چرا

وحشتناک به مامان وابسته شدم

میترسم بره

التماس دعای فراوون دارم


نظرات 6 + ارسال نظر
زینب به مهدیه سه‌شنبه 18 شهریور 1399 ساعت 00:06

من از بیماری افسردگی-مانیا صحبتی نکردم چیزی که شما توصیف کردید نوع کلاسیکشه. البته بر خلاف نظر شما تو همون بایپلار هم تغییر مود میتونه بسیار کوتاه و سریع باشه که خب یعنی پروگنوزش بدتره.
من از مودچنج یا مود آنستیبل صحبت کردم که در اختلالات افسردگی شایعه دقیقا هم با اپیزودهای کوتاه از مانیا متمایز میشه. خلق ناپایدار به معنای دوقطبی بودن نیست.

هدیٰ دوشنبه 3 شهریور 1399 ساعت 11:40 http://Www.pavements.blogfa.com

غزل تو می دونی که من آدم معتقدی نیستم اما این مدت واقعاً عجیب بود برای خودمم که خیلی برای آرامشت و خوب بودنت دعا کردم.
نمی دونم بقیه چطور اینکارو می کنن، نمی دونم مقدمات خاصی داره یا نه. حرف خاصی باید زده بشه و مخاطب خاصی باید داشته باشه یا نه.
ولی از ته قلبم برات خواستم و می خوام که آروم بشی.
نمی دونم چرا اینطوری شدی، اما دعا می کنم، به خاطرِ ماهک هم که شده، به خاطر خودت، آروم بشی و بازم خوشحال باشی.
دوستداشتنی ترین، صبور ترین .. خیلی مراقب خودت باش.

یعنی عاشقتم دختر دوست داشتنی
یادمه تا قبل از تصادف راستین میگفتی به دعا اعتقاد ندارم ولی اون موقع ازمون خواستی دعا کنیم برای سلامتیش
تو که دعام کنی یعنی دیگه خیلی خوشبختم

هیچ مقدماتی نداره همون از ته قلب خواستنِ دعایت دیگه

مرسی که دعام میکنی
الان خیلی بهترم
عزیزم دوست داشتنی ترین و صبورترین خودتی که
تو هم مراقب خودت باش مهربونم

مهدیه یکشنبه 2 شهریور 1399 ساعت 14:51

غزل جان حالات سرخوشی و شادی که نشانه بیماری هست اینقدر کوتاه نیست. از چند هفته تا چند ماه طول میکشه، فاز افسردگی هم همینطور. بیماری بایپورلار یا دوقطبی که چهار درجه خفیف تا شدید داره. فرد در طول سال چند بار بین سیکل سرخوشی و افسردگی جا به جا میشه.
روزانه و هفتگی حالش عوض نمیشه.
اگه فرد ساعتی حالش عوض بشه به عبارتی دمدمی مزاج باشه دیگه دوقطبی نیست، تشخیص سیکلوتایمیا رو میگیره
به نظر میاد دکتر رو شما تشخیص اضطراب و افسردگی رو گذاشته و نه چیزی بیشتر ،
اما این دو اختلال با هم همبودی دارن.

ممنونم از اطلاعات خوبت
کم کم دلشتم فکر میکردم نکنه من دو قطبی ام

Leyla یکشنبه 2 شهریور 1399 ساعت 14:24

غزل جون کاشکی حرف بزنی با خانواده که بیشتر بمونن، یا خودت باهاشون بری؟الان وقت تعارف نیست واقعا تازه داری سرپا میشی دوباره تنها نمونی

عزیزم لیلا جون
یک روز بیشتر موندن و بعدش منو روونه ترکستان کردن

فرنوش یکشنبه 2 شهریور 1399 ساعت 14:17

سلام غزل جان، من قبلاً یکی دو بار گذرا به وبتون سر زده بودم. شاید در فضای مجازی خیلی‌ها برای هم ناشناس باشند اما همدلی و انرژی مثبت تمام مرزها رو زیر پا میذاره. عزیزم از صمیم قلب برات دعا میکنم که سلامتی و آرامش در تک تک سلولهای بدنت جاری باشه. بخاطر دخمل کوچولوی نازت حتماً زودِ زود سرحال میشی. آرزوهای طلایی ما بدرقه‌ی لحظاتت هست گلم :قلب

ممنونم از حضورت فرنوش عزیز
و ممنون که زحمت مشیدی کامنت گذاشتی
شادی و سلامتی رزق همیشگی زندگیت باشه

زینب یکشنبه 2 شهریور 1399 ساعت 12:24

غزل جان این مسئله طبیعیه. خیلی وقتها افسردگی با اپیزودهای سرخوشی یعنی یک حال خیلی خوب و آرامش بسیار چیزی که دقیقا تو پستهای قبلیت توصیف کردی، همراهه. یعنی یک اپیزود افسردگی و ناراحتی رو تجربه می کنی و یک اپیزود حال خوب دوتا قطب مخالف هم. گاهی کسایی که افسردگی دارن به خاطر همین حال خوشهای ناگهانی نمیپذیرن افسردگی دارن در حالی که این دوره های حال خوب در واقع علامت خوبی نیست خصوصا که به فاصله کوتاه از هم اتفاق بیفتن چون نشونه ناپایداری خلقه.
حدود 6 هفته بعد از شروع داروهات باید کم کم این حالات برطرف بشه و به اصطلاح پزشکی مود استیبل بشه یا خلق پایدار بشه. از روانپزشکت بخواه یکسری منابع معتبر بهت معرفی کنه برای مطالعه خیلی خوبه به حال و روند بهبودیت بیشتر آگاه میشی.
از ته دل میخوام زودی خوب بشی.

زینب جون میشه بدونم رشته ات چیه؟
حال خیلی خوبها خیلی کوتاه و کم بودند
خسته شدم از بس سرم و شونه هام سوخت
از بس بی اشتهام و ضعیف
و یه وقتایی حس اینکه این بیماری لعنتی کی تموم میشه نجات پیدا کنم
از رفتن مامان به شدت میترسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد