هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

سختی این ماه

تا سه شنبه همه چیز مرتب بود. فقط رختخوابها و ملافه های نشسته ای که برای پذیرایی مهمانها استفاده شده بود منظم یک گوشه منتظر شسته شدن بودند.

اما از چهارشنبه کلا ورق برگشت. جسمم دچار رخوت و ضعفی شد که همه کارها روی زمین ماند و خانه تبدیل شد به بازار شام. دیروز با همه ناخوشی بخشی از شستنی ها را شستم و امروز بقیه ملافه ها و روفرشیها را شستم. 

هر روز صبح سر حال و شاد بیدار شدم اما بعد از صبحانه همه چیز تغییر می کرد. مثل امروز که صبح عالی بودم اما ظهر نشده با شارژ نشدن گوشی ام چنان استرسی در وجودم نقش بست که تا دو ساعت بعد ول کن نبود. در واقع شارژ نشدن گوشی فقط یک بهانه بود برای این برون ریزی در حالیکه من هیچ دلیلی برای استرس نداشتم. وقتی از روی زمین بلند شدم چنان سرم گیج رفت و چشمانم سیاهی که کم مانده بود نقش زمین شوم. ظاهرن کم خونی باغث ضعف، استرس و سرگیجه شده.

چقدر عذرخواهی به خودم بدهکارم بابت تمام زمانهایی که کمبود ویتامین ها در اعصار مختلف زندگی حال و حوصله انجام کارها را از من میگرفت و من بی اطلاع دائم در حال سرزنش خودم بودم :((((

این چند روز برایم سخت گذشت. شاید اگر دیروز ماه اک سرماخوردگی نداشت و کلاس مادر و کودک را رفته بودیم امروز اینقدر کم حوصله نبودم.

جمعه شب رفتیم برلی گشت و گذار اما چنان دچار تهوع شدم که به یک ماشین گردی کوتاه اکتفا کردیم و برگشتیم

دوباره رسیده ام به همان نقطه قدیمی که وقتی خانم همسایه از خووه میره بیرون یک غم بی کسی در من نقش می بنده که چرا من جایی برای رفتن ندارم و دردم زمانی بیشتر میشه که می بینم به هزار و یک دلیل دانسته و ندانسته نمیتونم کنار خانوادم لذت ببرم و حتی اگر نزدیک هم بودند چندان تمایلی به رفت و آمد زیاد نداشتم. 

خسته ام. ساعت ٤ ناهار خوردم و مست خوابم. اما نه ماه اک قصد خواب دارد. نه موافق ایست پوشکش عوض شود و نه من توان شستن اش را در لحظه اکنون دارم.

شاید چند دقیقه خواب کمک کنه با انرژی پاشم و کار کنم


+ این بار قول دادم سرم بره؛ دوره شکرگزاری به پایان برسه. امروز روز پنجمه

نظرات 1 + ارسال نظر
نسترن دوشنبه 6 آبان 1398 ساعت 12:25 http://second-house.blogfa.com/

چققدر عالی غزل جان
منم کلی انرژی گرفتم از خوندن پستت عزیزم

خدا رو شکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد