هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

به شدت به این معتقدم که وقتی از لحاظ روانی آشفته میشم باید لایف استایلم رو عوض کنم. اما گاهی قدرت اراده ام به شدت پایین میاد و زورم به خودِ منفعل ِ آشفته ام نمیرسه و  اینطوری حال بدم کش دار میشه تا زمانی که یک تکونی به خودم بدم که باعث بشه اون حالت آشفته سوراخ سوراخ بشه و نابود شه.

این بار تغییرم روزی حداقل یک ربع بیرون رفتن از خونه بود. و تا قبل از ترکستان به جز یک روز هر روز متعهدانه انجامش دادم. اما تغییری قوی تر از این لازم بود و متاسفانه کلاس باشگاهی که برنامه اش به من میخورد و دوستش داشتم هر بار به دلیلی کنسل شد و تو اون وضعیت این دقیقا همون چیزی بود که میتونست حال من رو به مرور بِه کنه.

بین دوشنبه و سه شنبه رفتن مردد بودم

دوشنبه برم و چند ساعت با یک بچه بلاچه داخل محل کار همسر سر کنم؟

یا سه شنبه صبح زود از خونه بریم؟

دوشنبه رفتن برام سخت بود. کنترل ماه سخت بود. بیرون دستشویی رفتن هم

تا دیروز ظهر . به شدت کسل و بی حوصله بودم. نظرم به سه شنبه بود. یهو چیزی در درونم نهیب زد سه شنبه بری که یک روز دیگه هم بی حوصله شب کنی؟ این همه روز راحت بودی و چیزی سختت نبود؛ حالت چطوره؟! یک روز هم سخت بگذرون و زودتر خودتو از این حال نجات بده. به زور با بی حوصلگی آماده شدم...

امروز جاده، محل کار همسر، شیطنت های ماه اک، دستشویی  رفتن بیرون از خونه همش با هم حالم رو خوب کرده. خسته شدم. ماه اک کلافه ام کرد اما بیشتر از اون کلافگی حالم رو خوب کرد و حالا تنها سختی برام بی خوابیه. 

نظرات 4 + ارسال نظر
قلب من بدون نقاب سه‌شنبه 21 خرداد 1398 ساعت 17:14 http://daroneman.blog.ir

خوشحالم که بهتری

بین راه آسون و سخت همیشه انتخاب راه آسون بهترین گزینه نیست... و همیشه راه بهتر اونی نیست که به نظر میرسه

همیشه میگن اگه انتخاب هاتون رو عوض کنید زندگیتون عوض میشه و چقدر این عوض کردن انتخاب ها حال من یکی رو خوش کرذه ی جاهایی تو زندگیم

گاهی که می خونمت حس میکنم حالت جوریه که به جز خودت هیچکس نمی تونه کمکت کنه.. حتی کامنت های من

حالم خیلی خوبه الان
این که روبرو کردم خودمو با نگرانی های وسواس گونه حس عالی بهم داده
اینکه سختش نکردم

اغلب همینطوریم هممون
تا خودمون به خودمون کمک نکنیم از بقیه کاری ساخته نیست
کامنت هاتو دوست دارم و بهشون فکر می کنم و سعی میکنم به کار بگیرم
اما این بار عجیب دلتنگ شده بودم و این دلتنگی همه چیزم رو بهم ریخته بود

فرزانه سه‌شنبه 21 خرداد 1398 ساعت 09:56 http://khaterateroozane4579.blogfa.com

خدا رو شکر که حالت خوبه

عالی ام

لاندا سه‌شنبه 21 خرداد 1398 ساعت 09:23

به به آفرین. چه تصمیم خوبی گرفتی. اصلا آدم باید یهو خودشو بندازه تو کارای سخت. باریکلا

دقیقا
بعد میبینی اونقدرم سخت نبود

نسترن دوشنبه 20 خرداد 1398 ساعت 23:59 http://second-house.blogfa.com

ایووووول که رفتی

اینقدر خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد