هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

حس خوب زندگی

خسته ام

خوابم میاد

موهام هنوز خیسه

خونه بخاطر جمع نشدن وسایل سفرشلوغه

هر دوتا آنتن قطعه و من با هیچی نمیتونم ماه رو سر گرم کنم که کمی به من زمان بده خونه رو جمع کنم

عصری خواستم ببرم دکتر اما چنان باد و بارونی شروع شد که موندیم خونه و بعد هم خوابمون برد. 

از شدت سرما دارم یخ میزنم اما چاره ای نیست چون شوفاژها رو بستن

به ماه اک کلی لباس پوشوندم 

ذهنم درگیره لونت کاپ ِ که همه اینقدر ازش تعریف می کنند اما من نتونستم درست ازش استفاده کنم. با این حال با همون درست کیپ نشدنش خیلی کارم رو راحت کرد. تونستم راحت و بدون استرس و بدون آبکشی های اضافه برم حمام. با همه درست نبودن جاش خیالم از کثیف نشدن لباسام راحت بود. اصلا اولین باری بود تواین وضعیت رفتم سفر و خیالم راحته راحته بود. 

با یک فنجون آب جوش نشستم کنار لباسشویی تا کارش تمام شه و لباسای ماه رو پهن کنم و بخوابم

دیروز به همسر میگم ترکستان و اصفهان دو تا دنیای متفاوتند برای من. ترکستان زندگی شیرین تره برام چون نگرانی ها و استرس های مالی وجود نداره و اگر نگرانی خاصی هم باشه من کلا ازش بیخبرم. چون هر چیزی در جای خودشه و کسی از نبودن چیزی رنج نمی بره. چون هر چیزی لازم باشه یا کسی دوست داشته باشه بدون فکر به پولش در اندک زمانی فراهم میشه. یک لذت بزرگی که اونجا برام داره اینه که من ِ عاشق هدیه دادن راحت ترم. میتونم بی دلیل و بی بهانه هدیه بدم چون نه نگرانم کسی معذب بشه از هدیه دادنم نه نگرانم که نکنه همسر تو رودروایسی من این کار رو می کنه. 

کلا ترکستان رفتن برای من به معنی هدیه دادن و هدیه گرفتن ِ. این بار برای مادر همسر یک عطر ورساچ گرفتیم و برای پدرش یک کت تک. اونوقت اونجا مادر همسر یک ساعت دیده بود و دلش رفته بود. همون روز پدر همسر اجازه نداد بخریم. فرداش با وجود مخالفتهای مادر همسر، دست همسر و خواهرشوهر رو گرفتم و رفتیم ساعت رو خریدیم. از نظر من نسبت به قیافه اش زیادی گرون بود (یکساعت رو میزی  چوبی که اعداد ساعت با تغییر زمان مثل تقویم ساعتای خونه پدر بزرگهامون ورق میخوره) اما اینکه مادر همسر اینقدر دوستش داشته بود برام کافی بود که همسر رو راهی بازار کنم. قرار بود خودم قابلمه بخرم اما اینقدر این خرید برام مهم بود که حاضر شدم خرید خودمو به تعریق بندازم.

وقتی میرم ترکستان حالم به غایت خوبه. با اینکه هفته قبل بخاطر سندروم pms و بیماری ماه اک زده بود به سرم و از زمین و زمان شاکی بودم و میخواستم شکایت همسر رو به مامانش ببرم؛ اما خیلی زود خوب شدم. اونجا یک بهشت دائمی ِ برای من که عین خونه خودمه.اونجا نگران هیچی نیستم. اصلا یادم میره که زندگی مشکلاتی هم داره. اونجا فقط زندگی می کنم چون از ته دل تک تکشون رو دوست دارم و دوستم دارن. چون حسود نیستمو حسود نیستن. چون زبونم نیش نداره و زبونهاشون مهربونه. چون توقع اضافی ندارم و ندارن. چون کم و کاستی های هم رو به قول خانم جان خدا بیامرز "میزاریم لای گیس مون" چون از غم ها و سختی ها به ندرت حرف می زنیم. چون خیلی چیزهای دیگه ....

اونجا که میرم مشکلات خانوادمو فراموش می کنم. غم دل خواهرک رو میزارم پشت در خونشون. اینکه برادره کار ازدواجش رو به تاخیر انداخته رو تو بغچه می کنم و میزارم تو طاقچه فکرم و ...

اونجا که میرم آدمهاش آرامش دارن چون نگران خیلی چیزا نیستن و همین آرامش چنان میریزه تو قلبم که جز زیبایی دنیا و طراوت زندگی هیچ چیزی رو نمی بینم

گاهی باورم نمی شه که این زن آروم که داره قشنگیای زندگی رو میبینه و از ته ته دلش راضیه از زندگیش اگرچه گاهی هم کم میاره؛ منم

منی که از ٢١ سالگی لبریز شدم از استرس و ناامیدی. منی که فکر می کردم تا ابد چیزی جز سیاهی غم تو این زندگی رنگی نیست. منی که از زمین و زمان ترسیده بودم و فکر میکردم دیگه مامنی نیست

حالا می بینم انگار دارم  شبیه میشم به غزل روزای قبل از ١٩سالگی. همون روزا که یک اعتماد به نفس قشنگ داشتم و زندگی رو زندگی می کردم. همون روزا که همه کلاس منو مقصر اسامیِ گزارش شده به دفتر مدرسه می دونستند و من اونقدر غرق زندگی و بی خیال غم و رفتارای ناخوشایند دیگرون بودم که بعد از دو سال ماجرا رو فهمیدم

حالم خیلی خوبه. هر لحظه بیشتر از قبل عاشق ماه اک میشم و هر روز بیشتر از روز قبل با همسر رفیق میشیم. 

تمام این حال خوب، تمام این حسهای شیرین تقدیم به شما مهربونایی که بی چشم داشت اینجا رو میخونید و کنارم هستید. 


غ ز ل واره:

+ الهی برکت روانه زندگی همه اونایی که مثل پدرجان بک عمر دریدند و به کس دستشون رسید نون رسوندند و یک عده نمک نشناس زمینشون زدند؛ بشه و خدا مشکلاتشون رو حل کنه. الهی خدا گشایش ایجاد کنه تو کار جوونهایی مث خواهرک و برادرک که با تمام وجود تلاششون رو می کنند که سر پا باشند و خانوادشون رو سرپا نگه دارند. الهی خدا خونه بده به همه اونایی که مستاجرند و هر سال باید استرس جابجایی داشته باشند. الهی خدا خودش گره از مشکلات مردم این مملکت که دچار بحران شدید مدیریتی شده بگشاد.


+ ببخشید که نظرات رو بی جواب تایید می کنم. اگر فرصت کنم کم کم جواب میدم همشو

نظرات 8 + ارسال نظر
لاندا شنبه 7 اردیبهشت 1398 ساعت 11:29

آره خدا رو شکر

خدا رو شکر
شما هم وبلاگ داری؟

لاندا چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 ساعت 16:08

به به چه خوب که بالاخره کسی رو دیدیم که از خانواده همسرش تعریف کنه. آفرین واقعا که رابطتون رو خوب نگه میدارید


شما چی راضی هستی؟
خدا کمک کنه تلاش می کنم که خوب بمونه رابطه مون

mhri چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 ساعت 13:02

سلام دوست عزیز
کاش یکم بیشتر راجب به لونت کاپ میگفتی
فقط مختص زنان هست یا مجردهام میتونن استفاده کنن ؟
نحوه قراگیریشم بگی ممنونت میشم

سلام بانو
چشم می نویسم
تو کشور ما با این قضیه بکارت دخترا نمیتونن استفاده کنند مگر براشون مهم نباشه

نسترن چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 ساعت 10:15 http://second-house.blogfa.com/

الهی شکر انقققققدر خانواده همسر انقدر خوب هستن و بودن تو جمعشون بهت حس خوبی میده...
الهی شکر
درباره لونت کاپ خیلی شنیدم ولی وقتی به استفادش فکر میکنم نمیدونم چرا حس بدی بهم دست میده ... و برام جالب بود شما ازش راضی هستید

واقعا الهی شکر شکر شکر
من با اینکه موفق نشدم و سُر میخورد ولی تشتی نداشت و واقعا استرس کثیف کاری رو حذف کرد
راحت هم حمام کردم
ظاهرن دلیلش عفونته

رُبی سه‌شنبه 3 اردیبهشت 1398 ساعت 17:12

حال دلت خوش باد!

به همچنین

شارمین سه‌شنبه 3 اردیبهشت 1398 ساعت 14:57 http://behappy.blog.ir

حال خوبت پایدار غزل جان.

کلا ترکها خیلی خوب و دوست داشتنی اند. به نطرم بهترین ویژگیشون بی شیله پیله و مهربون بودنشونه

قربونت شارمین جانم

همه جا همه جور آدمی هست
خواهر من یک استاد مشاوری ترک داشت اصلا مریض ها
ولی خانواده همسر از اون ترکهای خیلی خوبن
دقیقا همینطوری اند که گفتی

فرزانه سه‌شنبه 3 اردیبهشت 1398 ساعت 08:53 http://khaterateroozane4579.blogfa.com

به به چه دنیای زیبایی را توصیف کردی
چقدر خوبه که خانواده همسرت انقدررررر خوبن
خدا حفظشون کنه
نوشته ت حال منم خوب کرد

آره خیلی خوبه
ان شالله همه خوبها خانواده همسر خوب قسمتشون بشه
خدا رو شکر

لیلی سه‌شنبه 3 اردیبهشت 1398 ساعت 07:37 http://aparnik5.blogfa.com

الهی که حال دلت همیشه خوش باشه

به همچنین لیلی جونم
الهی بیای از خوشیهای شیرین زندگیت بنویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد