هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

تازه فهمیدم همسر  دیر میاد :(( فکر میکردم امشب میشه بریم بیرون هم حال و هوامون عوض شه هم یکی دو تا از خریدهامون که براش خیلی زمان نداریم رو انجام بدیم. 

اصلا فکر می کردم امروز خونه است و میرم کار بانکیمو انجام میدم. چون کمر درد دارم و با ماه اک نمیتونم تنهایی برم :((

کاش کمرم درد نمیکرد؛  اصلا کاش تنها نبودم و میرفتم خریدامو انجام میدادم.


+ پست قبل حذف شد. فرزانه جون مرسی که هستی بانوو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد