شواهد عینی حاکی از آن است که اینجانب به نوع خفیفی از افسردگی و بیانگیزگی شدید مبتلا گردیدهام و برای خروج از این حالت رخوت انگیز نیاز به تغییرات درونی و بیرونی؛ جزئی و کلی میباشد.
غ ـزلواره:
+ به طرز عجیبی بی انگیزه شدم. خونه نامرتب و بهم ریخته است؛ درست عین افکار من
+ خوابم به هم ریخته است و مدتها باید روی تخت وول بخورم تا خوابم ببرد حتی وقتی که مست خوابم
+ عاشق صبحانه بودم؛ در تمام زندگیام. اما بیشتر از یک ماه است که صبحها میل به چیزی ندارم. امروز از 9 که بیدار شدم تا 12:40 فقط یک فنجان شیر نوشیدم.
+ اگر سردرد نبود ناهار را هم فاکتور میگرفتم و فقط به شام در کنار همسرک بسنده میکردم.
+ خدا را صد هزار مرتبه شکر که در زمانهایی که افسرده و به هم ریخته میشوم؛ به روغن سوزی نمیافتم و نمیروم در فاز بیهوده خوردن. کلا کم غذا میشوم و بیمیل به خوردن و خودم عاشق این خصوصیت دوست داشتنیام هستم