هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

مهمانِ کمی سرزده

به گمانم مادرشوهرجان فکر کرده اند خانه ما مثل خانه خودشان همیشه تمیز است و در حال برق زدن که احتمالا می‎خواستند بی اطلاع مهمانمان بشنوند. دو روز است مثلا کار میکنم اما نمیدانم چرا معلوم نیست هنوز؟! تا شب فقط باید بدوم تا خانه مرتب شود. تازه از اینها که بگذریم تدارک غذا را چه کنم.



غ ـزل‌واره:

+ با مادر همسرک رودروایسی دارم خیلی زیاد.استرس زیادی دارم که جایی به چشم‌اش کثیف نیاید و غذایم خوب شود. الهی خدا کمک کند از پس این مهمانی کوچک  بربیایم.

نظرات 2 + ارسال نظر
مینا چهارشنبه 10 شهریور 1395 ساعت 21:31 http://posiiiitive-enerrrgy.mihanblog.com

نگران نباش ... زیادی حساس شدی حتما من مطمینم اوضاع انقدر ها هم وخیم نیست

وخیم نبود راستش مادر همسر بسیار دقیق و تمیز هستند

رافائل چهارشنبه 10 شهریور 1395 ساعت 19:15 http://raphaeletanha.blogsky.com

یادت باشه که خوشبختی که شوهری داری و مادرشوهری که بهت سر میزنه و خونه ای که باید تمیزش کنی.
تو سربلند بیرون میای. مطمئنم.

البته که خوشبختم که شوهر دارم و پدر مادرش مهمون ما میشن و خونه الان برق میزنه
اینقدر میچسبه این تمیزی
خدا قسمتتون کنه همشو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد