همه خوابند مثل دیشب و باز من بیخواب شده ام چون از ساعت خوابم گذشت تا جمع و جور کنم. راهی بس طولانی باید طی کنم تا مهمانداری و مدیریت این همه کار ددر زمان مهمانداری را استاد شوم. کمک های مامان و خواهرک اگر نبود مهمانها از گرسنگی تلف میشدند احتمالا
+ از خودم به اندازه تمام دنیا دلگیرم و از مامان و خواهرک شرمنده. دلیلش ناگفته بماند بهتر است