کافیست حالت خوب نباشد؛ غرغرو هم بشوی؛ هورمونهایت هم تو را به بازی بگیرند؛ تا هر چیزی از استرس، ترس یا ناراحتی به نظرت میرسد به زبان بیاوری به هوای این که ماهمان است و به دل نمیگیرد؛ غافل از این که ماهمان است و دلش میگیرد.
+ بدترین حس دنیا؛ حس بعد از گفتن حرفهایی است که دوست داری هرگز به زبان نیاورده باشی
+ یک چیز برایم عجیب است. هر زمان خواستم نوشتن را شروع کنم؛ انگار تمام بدترین حس های دنیا جمع میشوند توی دل و فکر من. حتی سر رسید امسالم هم با غرغر شروع شد اگرچه تعداد نوشته های شادش خیلی بیشتر از نوشته های دلگیرانه اش است.