هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

من اصلا شرمندم

یک موردی دو شب پیش به طرز وحشتناکی عصبیم کرده بود که حس میکردم به حریم شخصیه من تجاوز که شده هیچی اصلا این حریم دزدیده شده و غیرقابل برگشت شده حتی. در عوض باعث شد یادم بیاد چرا دلم خواست از وب قبلی جابجا شم؛ چون 4 یا 5 ماه پیش به موارد غیر قابل استنادی از حضور یکی از آقایون همکارِ شدیدن خاله زنک  در وب برخورده بودم. هیچوقت مطمئن نشدم اماچون شدیدن از ذکور مذبور گریزونم و کاه هم بارش نمیکنم باعث شد دچار خودسانسوری بشم. از طرفی فهمیدم همیشه دلایلی برای جابجا شدن هست. همیشه. با همه این احوالات خیلی علاقه به جابجایی ندارم. از طرفی اونجا هم دچار سانسورم. 

حالا خودم که مجنون هستم اما معذرت میخوام که با این کارام به مرز جنون میکشونم. من واقعا دوست ندارم هی این خونه اون خونه شم. مگر من یا این ذکور مذبور از این شرکت نقل مکان میکردیم. اونوقت دیگه مهم نبود بخونه یا نه

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلی یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 21:40 http://aparnik5.blogfa.com

الــــی... شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 21:53

حریم شخصیه من حریه شخصیه منه و هیشکی نمیتونه بهش تجاوز کنه حتی اگه توش سرک بکشه چون من اونی رو میگم که باید،انگار که اصلن وجود نداره :)

خونه ی نو مبارک خانووووووووووم :)

امیدوارم همیشه این حریم حفظ بشه و مجبور نباشی زیاد کوچیکش کنی چون یک وقتایی چاره ای نیست چون ....
بگذریم
ممنونم از تبریکت خانوم گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد