هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

برداشتهای آزاد

هر چقدر هم که تفاهم داشته باشید؛ هرچقدر هم که جونتون واسه هم در بره؛ یک تفاوتهایی هست که نمی تونی انکارش کنی. باید ندیده فرضشون کنی و یا در بهترین حالت بپذیریشون و البته تا وقتی نپذیرفتی گاهی بحث هایی پیش  میاد که شما رو به مرز جنون می‌کشه. اینقدر که بخواهید دونه دونه موهاتونو بکنید.

 تو بعضی مسائل طرز فکر همسرک رو به کل قبول ندارم و بعضی از توقعات و انتظاراتشو اصلا نمیتونم درک کنم. گاهی برای یک مسئله پیش پا افتاده چنان بد برخورد میکنه و بحث رو کش میده که باعث تعجبم میشه.

همسرک گاهی سر یک چیز ساده اینقدر از رفتار من، بد برداشت میکنه و بداخلاق میشه و در نهایت یک بحث اعصاب خورد کن راه میفته که مثلا من ظهر زنگ زدم فلان کار را یادآوری کردم یعنی همون لحظه میخواستم انجامش بدی اما تو انجامش ندادی و حرف من برات بی ارزشه. حالا هر چی میگی قضیه بی ارزشی نیست. من فقط یادم رفته؛ مرغ فقط  یک پا داره و هر چه من بحث رو عوض میکنی؛  باز داغ دلش میرسه به همون بحث و آخر سر جیغت در میاد.

 و گاهی خوب می‌تونی بفهمی سکوت همسرک‌ات از بی حوصلگی هست یا از روی فکر. آخر حرفها که گفتم چند ساعت خونه ای؛ نمی‌زاری لذتشو ببریم؛ خوب فکر کرده بود :)



+ پرداخت قبض

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد