زندگی گاه به سان ذره ذره مردن است
چونانکه آرزو میکنی که همین دم آخرین نفس باشد
و گاه به سان فارغ شدن زن آبستنی است که دردهایش تمام شده
و نوزادش، نتیجه نه ماه سختی، درد و رنجش، شده تمام امید و انگیزه اش
و من آن نوزاد را امروز در آغوش به خودم میفشارم
نوازدم زنده باد
غزل
من از صمیم قلبم ممنونم از همدلی هاتون تو پست قبل. با همه وجودم به شنیدن حرفاتون نیاز داشتم. انگشتای تک تکتون رو میبوسم برای تک تک کلمه هایی که تایپ کردید
اشکهام تمام نمی شن
کم آوردم
درد میکشم
از اعماق درون
دیگه نمیتونم اینطوری ادامه بدم
دیگه نمی خوام...
ادامه مطلب ...
یادگیری نه گفتن و همیشه موافق نبودن بخش مهمی از بازسازی خود است.
اغلب اوقات بهترین کاریست که می توانید در حق خودتان و آنهایی که دوستشان دارید انجام دهید.
ادامه مطلب ...