چه لذت رصف ناپذیریست که بعد از مدتها (حدود دو ماه) توی خونه خودت بدون اضطراب بیدار بشی و در کمال حیرت چشم بدوزی به آسمون و ببینی تاریک نیست و بعد از ساعت هشت بیدار بشی و شب از خستگی کارهای روزانه توان نشستن نداشته باشی
خیلی وقت بود همین لذتهای کوچک بزرگترین آرزوم شده بودن.
غزززززل
چه حس باحالی دادی بهم.
تو چقدر خوبی آخه، امانت دار به این خوووبی و مهربونی
یعنی برمی گردم؟
قربونت برم، امیدوارم خوب بوده باشی این چند روز که ننوشتی
عزیزمی هدىٰ
خدا رو شکر
خوابم حس خیلی خوبی داشت
قربونت برم
ان شالله میای و باز خاطرات قشنگ میسازید با هم
بیشترش رو خوب بودم هدىٰ جانکم
چقدر خوشحالم برات... چقدرررر زیاد... حال خوبت مستدام باشه انشالله... مواظب خودت باش
قربون محبتت محدثه جان
به همچنین
به به به ...چقدر انرژی مثبت داره این پست
کلی کیف کردمممم
.
.
سلام غزل جان.وقت بخیر
مرسی سمیراجون
سلام از ماست
خداروشکر که خوبین
تقریبا هر روز میومدم سر میزدم و منتظر این پست بودم..
انشاالله همیشه در آرامش باشین و شادی
ممنون از حضورتون هدهد عزیز
به همچنین
لحظه های خوبت طولانییییییی
عزیزم مرسی دوستم
عزیزم اشتباه واسه چند پست قبل کامنت گذاشتم. الهی شکر ، حس و حال خوبت متدوام
اشکالی نداره
ممنونتم
الهی شکر
الهی شکر
الهی شکر
خیلی خیلی خوشحال شدم غزل جان
الهی که همیشه همینجوری باشی
ممنونم
واقعا الهی شکر
نمی دونی چه کیفی داد خوندنِ همین ۴ خط ..
همین که فهمیدم روزت رو خوب به پایان رسوندی و با آرامش ..
دوستداشتنی، خوشحالم که بازم وجودت پر از آرامشه
هدی ی ی ی ی ی ی جانم
من تا صبح خواب تو رو دیدم
الان که پیامتو دیدم یادم اومد
با دوچرخه اومده بودی
نمیدونم یه جایی شاید شبیه دانشگاه
یک جعبه پر از طلا داشتی کنار من گذاشتی و با دوستت رفتی و برگردی
یه دختری هم چشمش پی اون طلاها بود
هم زیاد بودن هم جواهر
منم برشون داشتم و نگران بودم گم نشه تا بیای
یه حس خیلی خوبی بود وقتی بودی
بقیه خوابم هم بابام اینا بودن
ولی من تموم خواب منتظرت بودم که برگردی
قربون محبتت بشم
واقعا روز عالی بود بعد از چند ماه استرس
دوست داشتنی تر من مرسی که هستی