تمام راه چشمم به کیلومتر و جاده یخ زده و پر از برف بود. دو دقیقه بود که سرم رو انداختم پایین تا جواب پیامک چند ساعت قبل رو بدم که دیدم همسر میگه عه عه و گفتم چی شد گفت سر میخوریم و در کسرى از ثانیه ماشین چرخید و مستقیم رفت تو گارد ریل و دوباره چرخید و من یا ابولفضل گویان داشتم با خودم فکر کردم همه چیز تمام شد و فقط تلاش میکردم بتونم خودم رو بندازم روی صندلی ماهک که چند دقیقه قبل نذاشته بود کمربندش رو ببندم که با خوردن عقب ماشین توی گارد ریل و چرخش صد و هشتاد درجه ماشین استپ شد و دیدم که هنوز نفس میکشم. سریع چرخیدم که ماه رو بغل کنم که برگشتم و ماهک رو ندیدم. هنوز تو شوک بودم و نمیدونستم چی شده. فقط کم مونده بود سکته کنم از ندیدنش و ترس اینکه بچه ام چه بلایی سرش اومد؟! که متوجه شدم کت همسر که پشت صندلی راننده آویزون بوده افتاده روی صندلی ماهک. نفهمیدم چطور کت رو برداشتم و ماه رو آروم کشیدم تو بغلم که زد زیر گریه. همسر سریع پیاده شد. اومد عقب کنارمون و دوتایی مون رو محکم تو بغلش گرفت. و این یکی از بهترین لحظه های زندگیمون شد. وقتی که ناباورانه و معجزه وار ماشین درست گوشه سمت راست اتوبان و کنار یک دره هفت هشت متری استپ کرد و از مرگ نجات پیدا کردیم
سه شنبه ٢٢ بهمن
وااای
عزیزززمم چه وحشتناک، خدا رو شکر همه سالمین، شوک تصادف تا چند وقت با آدم میمونه، برف و بارون نمی یاد یه مصیبته وقتی هم می یاد یه مصیبته دیگه
خیلی بد بود
لحظه ای که فکر کنی همه چیز تمام شده
همسر اصلا خوب نیست حال روانش
منم خبر از حالم ندارم چون دارو میخورم
اینا هم حکمت خداست
ای وای خدا رحم کرده
دعای پدر و مادرتون پشت سرتون بوده..... بمیرم چقدر هول کردید.... دقیقا دو سه ماه پیش همچین اتفاقی برای خانواده خاله ام افتاد و اونام صد مرتبه شکر همگی سالم و صحیح بودن فقط ماشین رفت اوراقی...
الهی شکر شکر که سالمید
خیلی مرضیه جان
دقیقا و دعای خیلی های دیگه
خدا نکنه مهربونم
خدا رو هزاران بار شکر که خودشون سالمن
ضرر مالی جبران میشه
بله الهی شکر
خدارو شکر که حالتون خوبه.
بله شکر خدا
وایییییی چقدر سخت، نفسم بند اومد
الان خوبین؟
انشالله ک خوبین و الهی شکر برای حال خوبتون
الان خوبیم سمانه جان
به خیر گذشت
نزن این حرفو
خدا نکنه
غززززززززززل ؟؟؟؟
خداروشکر چیزیتون نشد فقط، بقیهشم فدای سرت 
خوبیــــــــــــــــــــــــــــــن ؟؟؟
یعنی چی؟ چرا اینجوری شد آخه؟
عزیزم مواظب خودتون باشین خیلی!
هوا و اینا چطوره مگه؟
جاااااااااانم

هدىٰ فکر کردم همه چیز تموم شد و همه مون تمام شدیم
نمیدونم چرا سُر خوردیم. بعد از ما ماشینها با سرعت زیاد از اونجا رد شدن اما کسی سر نخورد
بله فقط خدا رو شکر
ماشین هم فدای سرمون
اینجا برف شدیدی میبارید
البته سمت شمال و شمال غرب
شمال یک متر و سی چهل سانت برف بارید و مسافرها ماشینهاشون زیر برف دفن شده بود بیچاره هایه اضافه تصادفهای زنجیره ای تو جاده
ما خدا یاریمون کردوگرنه نمیدونم چی میشد
وای خدا.
خدا هر روز و هر ثانیه داره معجزه هاشو به ما نشون میده.خدا رو شکر که اتفاقی نیفتاد
دقیقا اگر ببینیم متوجه بشیم و درس بگیریم
بله خدا رو شکر
الهی هزار مرتبه شکر خدا رو شکر حالتون خوبه
الهی شکر
ممنونم
وای خدارحم کرد ... خوندنش هم دلهره اور بود... عزیز دلم ماهک کوچولو چقدر ترسید... همسر که باید مدیریت میکرد و خودت... شکر بخیر گذشت
خیلی خدا رحم کرد
ماهک این روزا زیاد جیغ میزنه فکر کنم واسه اون روزه
همسر کلا سیستمش بهم ریخته طفلی
خدا رو شکر که سالمین غزل جون
بله خدا رو شکر ترنج مهربون
عزیزم چه لحظه های سختی. خدادرو شکر به خیر گذشت.
خیلییییییی
خدا رو شکر
سلام عزیزم خدا را هزاران بار شکر که بخیر گذشت
سلام شکوه جان
واقعا خدا رو شکر
واااااای چه وحشتناک
خدا رو شکر که به خیر گذشت
خیلی بد بود
خدا رو شکر
وای خدا چقدر رحم کرد

خیلی بهی عزیز خیلی
غزل
چرا تو این هوا رفتین سفر
خدا رحم کرده
تو رو خدا مراقب باشین
دلتنگی
بله آبگینه جون
چشم
خدا رو شکر.به خیر گذشت.
بله شکر خدا
واااای خدایا چقدر ترسیدین...
خدا رو شکر بخیر گذشته.
خدا همیشه برای هم نگهتون داره
خیلی زیاد
ممنونم بهار عزیز
ای وااااااااای..
خدارو هزار بارشکر که سالمید
بله سحر جان
شکر خدا
یا خود خداااا
غ زل جون خدا رو شکر که به خیر گذشته. خیلی وحشتناک بوده. منم یه بار اتفاق مشابهی برام افتاد ولی داخل شهر و وسط خیابون (حدودای خیابون سجاد). دیگه دره و اینا نبود ولی بازم ترسناک بود.
خدا رو شکر سالمید هر سه تایی. حتما صدقه بده
خیلی خیلی

تصادف هر مدلش ترسناکه
بله شکر خدا
دادیم