با رسیدن مهمان ها پروسه خودکشون به پایان رسید
از همه دوستان اقوام و آشنایی که روشنگر راهمان بودند سپاس گزاریم به خصوص حمیده بانو
+ از بقیه عذرخواهی کردم و اومدم نیم ساعت بخوابم بلکه جبران خواب شبِ نرفته بشه :)))
+ آقا جبران که نشد هیچ!!!! نمی تونم از جام تکون بخورم از شدت خواب و خستگی اما باید گوشیمو خالی کنم. مانتو اتو بزنم و میوه ها رو تو یخچال جا بدم
خدا قوت غزل جان
سپاس❤️❤️
کامنتت خیلی چسبید غزل جان

بغلللللت، حرفات، ماهک کوچولو، بوس و چلوندن، سافاری، فرار کردنت، خنده و خنده و خنده
مهربونم، می بینم که مهمون داشتی یا شایدم هنوز داری! خسته نباشی
یعنی قشنگ می تونستم عین یک تصویر واقعی ببینمش و صدای خنده هاتو بشنوم
اون چلوندنه که اصلا خیلی خوبه
دلشتم عزیزم جمعه شب رفتن
فدای تو
عالی ام
خدا قوت

تا باشه ازین خستگی ها:)
تولد ماه خیلی خیلی مبارک:*
دقیقا


ممنونم
غزل برای کمر درد یک روز در میان قرص ویتامین( ب یک سیصد)من میخورم.ایرانیشو میخورم تو اگه تونستی خارجی بگیر.ما با همون هم کارمون راه میفته!
این ویتامین کلا برای استخوانهاست.یه موقعهایی میبینم کمرم درد گرفته یادم میاد که قرصمو بخورم.من با سه تا بچه وکارهای خونه اگه کمر درد هم بگیرم که دیگه واویلاست.تازه به بچه هم شیر میدم، ببین من چه جانوری هستم دیگه!
آقا شما هم این قرص امتحان کن ضرری ندارد.
باشه ممنونم ازت



امتحان میکنم اما فکر کنم کمردردم از مشکل جسمیه که دارم
خدا قوت
ماشالله به همتت بانو
چنین جانوری بودن هم عالمی داره
اصلا اکثر ما خانوما چنین جانورایی هستیم که بعضیا مثل شما دیگه شاه شون هستید
خدا قوت
خدا حفظ کنه بچه هاتو
چشم
حمیده جان سر کار هم میری؟