دیشب ماه نمی توانست بخواد . دیر وقت خوابیدم. کم خوابیدم. از صبح تا ظهر ماه اک به من چسبیده بود. 12:30 که خوابید. تا 2:30 روی پا بودم. آشپزی، شستن لباس و .... اما اینقدر این کار جدید برایم مهم و حیثیتی است که حتی کمی دراز نکشیدم که کمرم آرام بگیرد. خدا کند ماه اک همکاری کند و من این کار را قبل از اتمام دِدلاینش تمام کنم. این کار عجیب حال من را بِه کرده و انگیزه های خوابم را هشیار.
الهی به امید تو
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت (سورهٔ ابراهیم - آیهٔ ۷) هر نفس که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب
من شغلم یه طوریه کلا در حال سرچ و ترجمه ام. و واقعا کار شیرین و لذت بخشیه. انیدوارم موفق باشی عزیزم
خیلی دلچسبه
من عاشق زبانم
اگر چه هیچوقت اونطوری که دلم میخواست عالی نبودم اما وقتایی که درگیرشم دلم آروم میگیره
له همچنین ستاره مهربونم
سلام غزل جان.
دلتنگتم دختر
خانوم کوچولوی نازنازی چطوره؟ خودت خوبی؟
شروع کار روحیه دهنده است
موفق باشی خانم دکتر
عالیه عالی
اما من هم خانم دکتر هستم هم نیستم
سلام
اخ چقدر عقب موندم از خوندنتون اما بلاخره رسیدمو خوندم
اول تبریک برای شروع کارتون:)
دوم که این مردم شدن آدمخوار!! تا ته خون هم رو میکشن عجیب شدن و عجیب به دست و پا زدن افتادن!! خدا کنه وجدانمون رو از دست ندین!
بعدشم خدا دخترک رو برای شما و شما را برای دخترک حفظ کند انشالله
سلام

عزیزمی
دختر هر چی شو حال داری بخون
ممنونم عزیزم
الهی وحدانمون همیشه بیدار باشه و انسان دوستانه رفتار کنیم
فدای محبتت گل دختر خدا شما رو واسه مامانت، مامانت رو واسه شما حفظ کنه