نگران نباشید غزل جان. اینحور دعواها برای همون دوران نوپایی بچه ها بین والدین زیاد پیش میاد. چون مردها دنیا رو از منظر چشم خودشون میبینن و ما زنها هم اتفاقها رو یه جور دیگه برداشت میکنیم... مثلا بچه داره بازی خطرناک میکنه و خانم توی آشپزخونه... خانم میگه بچه رو جمع کن تا کارها رو بکنم آقا میگه ندیدمش یا مثلا مامانشو میخواد یا خسته ام یا گشنشه و .... هردو شاید حق دارن ولی از دید خودشون!
انعطاف پذیری اینجور وقتا به داد آدم میرسه عزیزم.
فقط سعی کن عزیزم جلوی بچه داد وفریاد پیش نیاد. خدا قوتت بده.
این که هست ولی من ناراحتم که بعضی کارها رو به جای تکرار وقتی می بینه فرصت ندارم، چرا خودش انجام نمیده؟ مثل گردگیری در خونه یا همین گرفتن کیف تفاوت دیدگاه پدر مادری هم گاه دامن میزنه به بحثها
نگران نباشید غزل جان. اینحور دعواها برای همون دوران نوپایی بچه ها بین والدین زیاد پیش میاد. چون مردها دنیا رو از منظر چشم خودشون میبینن و ما زنها هم اتفاقها رو یه جور دیگه برداشت میکنیم... مثلا بچه داره بازی خطرناک میکنه و خانم توی آشپزخونه... خانم میگه بچه رو جمع کن تا کارها رو بکنم آقا میگه ندیدمش یا مثلا مامانشو میخواد یا خسته ام یا گشنشه و .... هردو شاید حق دارن ولی از دید خودشون!
انعطاف پذیری اینجور وقتا به داد آدم میرسه عزیزم.
فقط سعی کن عزیزم جلوی بچه داد وفریاد پیش نیاد. خدا قوتت بده.
این که هست
ولی من ناراحتم که بعضی کارها رو به جای تکرار وقتی می بینه فرصت ندارم، چرا خودش انجام نمیده؟ مثل گردگیری در خونه یا همین گرفتن کیف
تفاوت دیدگاه پدر مادری هم گاه دامن میزنه به بحثها
این واقعا خیلی مهمه. کاش مدیریتش کنیم
سلام غزل جونم.خسته نباشی.خدا ماهک جانو حفظ کنه.به مامان مهربونشم کلی انرژی بده.واقعا مامانا باید ده تا دست داشته باشن انقدر سرشون شلوغه.
سلام شوکای مهربونم
ممنونم از دعای قشنگت
از اون دستای غیبی
الهی آمین
ای جان خداقوت بانو...
منم دوستدارم شکرگزاری شرکت کنم اون سری ام من نصفه راه رسیدم دیگه نشد شرکت کنم
منتظر خبرتونم
ممنون مرضیه جان
حتما آدرس اینستا میگذارم