هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

با اینکه شاید سالی چهار پنج بار اتفاق بیفته اما به نظر میرسه هیچوقت قرار نیست برای آمدن مهمان راه دور دچار استرس نقض شدن قوانین خونه نشم. گاهی اگر زودترها بدونم یک ماهی درگیر این استرسم و بی حوصله ام می کنه تا مهمانها تشریف بیارن و برن.

نظرات 3 + ارسال نظر
ترنج پنج‌شنبه 22 فروردین 1398 ساعت 21:18

منم همین مشکل رو دارم، استرس بهم ریختن نظم خونه وقتی که مهمون میاد.

تو روح هر چی استرسه

ویرگول سه‌شنبه 20 فروردین 1398 ساعت 22:35 http://haroz.mihanblog.com

به نظرم بهتره اون چند روز رو پیشاپیش چند ردز بی قاون نامگذاری کنی. سعی کن با فکرت بازی کنی و بهش کلک بزنی.
اینطوری حال دل خودت هم کمتر بد می شه.

کاش میتونستم
من وقتی واسه شام یا ناهار مهمون دارم؛ خیییلی خوشحالم. اینقدر که نمیدونم از خوشحالی چه کنم
در عوض واسه مهمون چند روزه به عذابم
رختخواب آوردن بعدن ملافه هاشونو شستن
اصلا من زیاد دست میشورم؛ وقتی کسی از بیرون بیاد دست نشوره من آشفته ام که به بچه و وسایل دستشون بخوره
بعد رفتنشون چند روز درگیر شستن و ضدعفونی کردنم
خلاصه که مهمون چند روزه خیلی سخته
الانم بی اعصابم بدجورا آخه فیدیبو رو اپل لعنتی یک ساعتیه غیرفعال کرده و من بی کتاب موندم
من خیلیبه اوضاع اینجا فکر نمی کنم اما این واقعا اعصابمو خورد کرده

قلب من بدون نقاب سه‌شنبه 20 فروردین 1398 ساعت 19:39 http://daroneman.blog.ir

سلام غزل جان ماهک چطوره؟ بهتر شده؟
خودت خوبی؟
من که میگم چه خوب مهمون داره میاد برات
کیفش رو ببر

سلام بهی جان
شکر خدا بهتره
منم خوبم اما از دست تنها بودن دلم گرفته
چون همسر همش سر کاره و من دلشو ندارم تنهایی ماه رو ببرم آزمایش خون
حوصله ندارم تنها باشم و ازش نمونه ادرار بگیرم تو خونه
ولی خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد