من برگشتم اما یه مسئله ای هست که نمیذاره وقتی میرم پیش خانوادم یا اونا میان اینجا من لذت ببرم. اونایی که خواننده دائم هستند فکر کنم بدونند چیه.
مامان شاید بتونه با صحبت مسئله رو حل کنه اما اونم هر بار من حرف زدم به توجیهی میاره انگار
خسته شدم از این افکار ناتمام
نبود همین مسائله که وقتی میرم ترکستان انگار رفتم بهشت چون به ندرت چیزی هست که خلاف قوانین و افکار من باشه به خاطر سبک زندگیشون و خصوصیات مادر همسر
دعا کنید این مسئله هم رفع بشه و اینقدر دور همی ها رو زهرمار نکنه برام
والا به نظرم شما حداقل در این مورد خاص مشکلی ندارید، هر کس دیگری هم باشه کلافه و عصبی می شه.
با خانواده خودتون مگه رودروایسی دارید؟ رک بهش بگین رعایت کنه.
فکر میکردم من اینقدر کلافه میشم
یک جورایی بله.
نمیخوام دلخور بشه اما عذاب میکشم
اینطوری فک کن شاید حل مساله واست آسون بشه:
دوست داشتی اون فرد نبود و تو از سفر لذت میبردی؟
مسلما نه. پس بخاطر بودنش خدا رو شکر کن حتی اگه نظافت رو رعایت نمیکنه
نبودنش رو که نمیتونم یک لحظه تجسم کنم. فقط دوست دارم ارزش قایل بشه یک دقیقه زمان بزاره دستاشو بشوره
سلام چراپیش خانواده راحت نیستی پیش خانواده ی شوهرراحت.اگرامکان داره دلیلش بگین
سلام
راحتم نمیتونم لذت ببرم
احتمالا بهم بخندی اما
دلیلش دست نشستن یکی از اعضای خونه بعد از دستشویی رفتنه
بخاطر مسئله وسواست میگی غزل جان ؟؟؟
دقیقا
راستی رسیدن بخیر
خوش گذشت؟
به یادت بودم این روزها
کلا خوب بود اگر من میتونستم افکاری که آزارم میده رو کنترل کنم
اگه بگم این نوع ناراحتی ها برای همه هست
اما به شکل های مختلف و شدت های مختلف باور میکنی؟
من سعی میکنم تا جایی که می تونم موضوع رو بزرگ نکنم
بعضی وقتا میشه
بعضی وقتا نه از هر طرف که فشار میاری انقدر حجم مسئله بزرگه که نمیشه کاری کرد
باید دنبال ی راه حل باشی برای خودت
نه برای حل اون مشکل
این که قبول
هرجا بری یک مسائلی پیش میاد
باید سعی کنیم بیخیال باشیم
اما اینجا قضیه رعایت نشدن بهداشت از جانب یکی از اعضای خونه است و افکار وسواس گونه که نابودم میکنه
حتی بعد از برگشت چند روز روی مخم رژه میره
راه حل؟
درسته من باید خودمو اصلاح کنم اما اگر اون شخص فقط یک دقیقه بیشتر تو دستشویی بمونه و دستاشو بشوره من اینقدر زجر نمی کشم