هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

از دیروز درد دارم. امروز همراه درد دندون تمام تنم هم درد می کنه. تهوع هم داشتم. اصلا رو پا نبودم. مردن مردن کتابخونه رو مرتب کردم. با ماه حمام کردیم و فقط تو حمام حالم خوب بود. آب انگار تمام دردامو می شست.

حالا اما دیگه رو پا نیستم و آشپزیم نیمه کاره است. کاش مامان نزدیک بود وقتای بیماری. اونوقت غذا رو میشد بیخیال شی.

خدا رو شکر که روزای بارداری و تهوع شدیدش تونستم غذا بپزم. الان هم خدا کمک می کنه ان شالله

نمیدونم بخاطر این درداست؟ خیلی بی حوصله ام و دلتنگ

نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده سه‌شنبه 27 شهریور 1397 ساعت 10:56

امیدوارم بهتر شده باشی غزل جان
غزل جان من گاهی برای خواسته هام به فرشته ها نامه مینویسم. تجربه های خوبی داشتم در این مورد. گفتم شاید برای شما هم مفید باشه.
منم کاش روزهای با دخترکم رو مینوشتم.
راستی دخترم با کاردرمانی داره بهتر میشه به لطف خدا
ماهک قشنگمون رو ببوس.

بله آزاده جون
منم یک بار نوشتم
یک وب بزن و بنویس
برای گلدخترت خیلی دعا کردم

از طرف من ببوسش

لیلی دوشنبه 26 شهریور 1397 ساعت 21:15 http://aparnik5.blogfa.com

اخی..بمیرم الهی..با بچه کوچیک حتا وقت مریض بودن رو هم نمیشه داشت..دست تنها هم که باشی دیگه بدتر...امیدوارم زودتر بهتر شی

عزیزمی لیلی جان
بهترم خدا رو شکر
همون شب خیلی حالم بد بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد