+ دیشب دو متر و چند صدم ثانیه مانده بود که هر سه مان طعمه ٢٠٦ی شویم که وحشیانه بین ماشین ها لایی می کشید و فکر نمی کرد زندگی انسانها به مویی بند است که با سرعت زیاد او به ثانیه نرسیده پاره می شود
+ هنوز هم عصبی می شوم وقتی یادم می آید که تمام این هفته بهترین ساعات روز که انرژی داشتم و ماه خواب بود برق قطع می شد و بعد از آن هم آنقدر درگیر بودم که جارو می ماند. تف تو عدم مدیریتی که وقت و زندگی و پولمان را دارد به باد می دهد
+ ماه در آغوشم بیهوش شده و آنقدر صورتش آ رام است که دلم میخواهد فقط او را نگاه کنم فارغ از تمام مشغله ها
ی مدت صدقه کنار بذار
رانندگی ها خیلی بد شده غزل
واقعا خیلی بد شده
وای..خداروشکر به خیر گذشته..
عدم مدیریت که بیداد میکنه..همه جا..همیشه..
بله خدا رو شکر
آی امان