هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

بَن نِه یاپ یوروم

+ یک هفته است میخوام ساک ببندم. اونوقت اینقدر ماه اک و همسر با من همکاری کردند که نه تنها ساک نبستم بلکه خونه هم در وضعیت اسفناکی قرار گرفته.کتاب هم نخوندم، ننوشتم و خیلی کارهای دیگه انجام نشده. یازیکلار اولسون


+ ماه اک دو روزه می گه "ژیِه" نمیدونی میگه " کیه" یا "چیه" ولی به قدری قشنگ این کلمه رو ادا نی کنه مثل اینکه میدونه یعنی چی؟


+ ریخت و پاشیهای آشپزخونه جمع شد اما تمیز؟؟؟ یُک 


+ باید آفتاب گیر، مسکن بخریم و گلدونها رو منتقل کنیم.


+ برای رفع حس بد کارهای انجام نشده باید به خاطر بیارم که بالاخره رفتم آرایشگاه. موهامو نوک گیری کردم و به خاطر ریزش شیر دهی نمیشد دکلره کرد که بدتر نشه. فقط قسمتهای دکلره موهام رو رنگساژ زیتونی دودی کردم. یخچال بالاخره خونه تکونی شد. چند متر از بندهای بین سرامیک های سالن رو حسابی سابیدم و سفید شد. کی برسه روزی که همش برق بیفته. 


+ حالا که میخوام برم عروسی یک جوشی تو صورتم زده اصلن یک وضعیی.


+ دیشب این موقع سه ساعت بود که خواب بودم. حالا چقدر تو این سه ساعت کار کردم؟!!!