هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

هشت بهشت زندگی

بهشت را که ندیدیم اما هشت بهشتِ خلاصه شده در یک عمارت، چشمانمان را به غایت نوازش داد

به خانه برمیگردیم

براى اولین بار در زندگى براى خودِ تنهایم چایى دم کردم. دلم سوهان مى خواهد اما وسایل سفر جلوى در کمد را گرفته اند. چشمم به چند گزى مى افتد که تغذیه راهمان بود. چایى را با همان گزهاى خوشمزه مى نوشم و کل خانه را با نگاهم چرخ مى زنم. میز ناهار چقدر شیک شده است با گذاشتن شمعدانهاى کادوى تولد ماه اک در کنار آن کشکول همرنگ و همجنس شان. ماه اک داخل کریر خوابیده است و من گوشى به دست هر از گاهى  شیرآلات داخل دیجى کالا را چک مى کنم. شیر ظرفشویى اوضاعش خراب است آنقدر که نمى توانم ببندمش. هنوز خورده وسایل سفر گوشه سالن را گرفته اند. برخلاف دفعه قبل همسر فرصت نکرده جارو و گردگیرى کند. همه جا خاکى و کثیف است اما هیچکدام از این نامرتبى ها و کثیفى ها دلیل نمى شود که من از بودن در خانه خودم و داشتن این آرامش شیرین لذت نبرم.



+ واسه پست قبل برام راهکار دارید؟

نظرات 6 + ارسال نظر
دریا جمعه 3 آذر 1396 ساعت 12:08

سلام گلم..
من از دوستم که ترک تبریز هست پرسیدم..
گفتن تنها راهش اینه که باهاشون رفت و آمد داشته باشی...
شما چون دور هستید و دیر به دیر همرو میبینید برای همین سخته...

میگفت یه کلاسایی تبریز هست که زیان ترکی یاد میده..
و اینکه این دوستم اصلا ترکی صحبت نمیکنه با اینکه ترک هست..
مگفت متوجه میشم. ولی ترکی جواب نمیدم..

سلام دریاى مهربون
ممنونم که هستى و به خاطر من نظر گذاشتى
دقیقا تو محیط بودن خیلى مهمه و کمک میکنه

حیف که دسترسى ندارم به اون کلاسا. اون رو هم بخاطر دانشجوها گذاشتن استادا و دانشجوهاى تبریزی ترکى صحبت مى کنند و اونا اذیت میشن
کلا الان دیگه اگر یک آدم ترک یک ترک دیگه رو ببینه و ترکى حرف نزنه تعجب مى کنم

اگر اجازه بدى جواب سوالتم بمونه براى یک وقتى که احساس امنیت داشته باشم .

فرانک سه‌شنبه 30 آبان 1396 ساعت 00:21 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

سلام عزیزم ، تند تند از خاطرات ماهک بنویس خیلی دوست دارم

سلااام
خیلى دلم میخواد بنویسم اما ماهک برام وقت نذاشته تا الان

آبگینه سه‌شنبه 30 آبان 1396 ساعت 00:15 http://abginehman.blogfa.com

رسیدن بخیر
من تو یادگیری زبان تنبلم. دوست ترک زبان نداری؟

قربونت دوستم
نه متاسفانه ندارم

خورشید دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 22:41 http://khorshidd.blogsky.com

ای جان چه خوب که اومدی خونه خودت
منم خانواده همسرم زبان دوم دارند
سخت نگیر مهم نیست

خیلى خورشیدجان خیلى
من دوست دارم یاد بگیرم ثانیا تو مجبور نیستى هفتگى خونشون بمونى فوقش چند ساعته
زمان موندن که طولانى بشه عذاب میکشى از نفهمیدن

مینا دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 22:37

مگه تهران نیستی؟ تهران پره ترک زبانه راحت مبتونی دوست ترگ پیدا کنی! راه همان است ...
من خودم ترکم! منتها ۲۰ ساله ترکی حرف نزدم دیگه نمیتونم حرف بزنم فقط میفهمم ،شاید شرایط پیش بیاد حرف هم بزنم البته...تا حالا که پیش نیومده
فقط تصور کن پدرم ترکی حرف میزنه ما فارسی جواب میدیم

خوب مینا جون اون پیدا کردنه مهمه
اونم واسه من که راحت به کسى اعتماد نمیکنم
شماها دیگه خیلى لوسید

مرضیه دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 20:36 http://because-ramshm.blogfa.com

به به؛ به خونه خوش آمدید مامانِ ماه اک:)
من امسال یک جمله رو سر لوحه کارم قرار دادم: من از عهده هر کاری برمیام و بی خیالش نشدم
مثلا همین رانندگی هرچی هم اخم و اینا دیدم بروی مبارک نیاوردم و گفتم من یک مدت از رانندگی دور بودم درست اما الان بااااااید بشینم و برونم:)
محکم هستی بانو محکم تر باش:)

مرسى
واى خیلى خوبه که برگشتم
کاش منم یه راهى پیدا کنم و یاد بگیرم
منم واسه رانندگى اخم دیدم اما الان رانندگیم بد نیس
چشم دوست مهربونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد